از روزمرگی پیشرفت تا آرمان کمال

پشرفت در روزمرگی به خودنمایی و توهم خودبرترپنداری و هر قدمی در مسیری "پایان ناپیدا" محدود می شود اما آرمان کمال روزمرگی ها و حرکت کور به ناکجاها را برنمی تابد

از روزمرگی پیشرفت تا آرمان کمال

پشرفت در روزمرگی به خودنمایی و توهم خودبرترپنداری و هر قدمی در مسیری "پایان ناپیدا" محدود می شود اما آرمان کمال روزمرگی ها و حرکت کور به ناکجاها را برنمی تابد

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سرمایه داری تا چند سال دیگر با بدون کنترل ولنگاری های اخلاقی دوام خواهد آورد؟

نظام سرمایه داری، یک بار از اواسط قرن نوزدهم، با افزایش اعتراضات اقتصادی کارگری، اصلاحاتی اساسی در خود پذیرفت؛ اصلاحاتی که در عمل ماهیت آن (حداقل بر اساس رویاپردازی های اولیه) را زیر سوال برد. هم اکنون در برخی کشورهای اروپایی، تا 50 درصد از تولیدکنندگان مالیات گرفته می شود؛ یعنی عملا دولت مالک نیمی از سود بخشی خصوصی می شود که به معنی مداخله جدی دولت در سرمایه داری و نظام بازار است. این اصلاح اساسی در آرمان های اقتصادی سرمایه داری در یک مسیر 150 ساله و بعد از تهدید هایی بود که کمونیزم برای سرمایه داری ایجاد کرد و البته بعدا یافته های علمی هم بر لزوم برقراری حدی از فقرزدایی و برابری جهت حفظ کارایی(و البته بهینگی) تولید و عملکرد اقتصادی هم بر لزوم مداخله جدی در آزادی آحاد اقتصادی تاکید داشت.

اما تاکنون نظام اخلاقی-اجتماعی غرب با چنین تهدیدی مواجه نشده است. این در حالی است که غرب از نظر اخلاقی در یک مسیر رها و پایان ناپیدا حرکت میکند که این روزها بیشتر از قبل با عواقب آن درگیر شده است؛ جنبش me to بخشی از ماهیت جوامع دنیای امروز را از زیر پوشش های تکنولوژیک و هیاهوهای تبلیغاتی و نبردهای اقتصادی بیرون کشیده است.  اما این فقط بخشی از ماجراست؛ به مرور موضوعاتی چون معنای زندگی، روابط وفادارانه خانوادگی و البته آزادگی هم برای مردمان دنیای امروز به خواسته ای ضروری ( و نه لوکس) تبدیل خواهد شد. در این شرایط نظام سرمایه داری مجبور خواهد شد بار دیگر محدودیت های جدیف این بار در آزادی ها ی فردی قائل شود.

البته تاکنون چنین نکرده است چرا که

اولا افراط و تفریط در این آزادی ها، اگرچه آزادی و مخصوصا آزادگی مردم را به بند کشیده اما مشکلی برای سرمایه داران ایجاد نکرده است

ثانیا حتی با سرگرم کردن مردمان به برخی آزادی های کانالزه شده از سویی، و رواج صنایع سودساز جنسی و استفاده ابزاری از زنان از سوی دیگر، بر منافع خود افزوده است.

 

به نظر میرسد گسترش اموری چون همجنس بازی، جنبش های افراطی چون فمن ها (femens) و رسوایی های اخلاقی گسترده مانند آنچه در کمپین me to از یک سو و گسترش و تقویت مطالبات اخلاقی و مکاتب اخلاقی توسعه از سوی دیگر، آغاز جرح و تعدیلی جدی در آزادی های بی پروا و مخرب لیبرال سرمایه داری باشد؛ این بار البته نه در اقتصاد بلکه در حوزه آزادی های اجتماعی و اخلاقی؛ آزادی هایی که البته به اسم آزادی، بسیاری از آزادی های دیگر در انتخابها و مخصوصا آزادگی درونی نوع بشر را زیر سوال میبرد. در این شرایط چه حیف است، ناشکیبایی ما در جمهوری اسلامی و صرف وقت و زمان توسط برخی برای کشف حجاب به عنوان یک حق بنیادین! اگرچه اگر خودمان را جای آنها این کار را می کنند - و در انبوه تبلیغات و فشارهای درنی و بیرونی غوطه ورند- بگذاریم باید به آنها حق بدهیم اما در نگاهی کلان تر، صرفا حرکتی است در مسیری شکست خورده و تلاش برای رویایی که ثمری برای نه توسعهف نه پیشرفت و نه کمال و نه خوشبختیمان نخواهد داشت.

  • جواد غیاثی
  • ۰
  • ۰

درباره افسانه "افسانه زنبوران"
وقتی زبان به مدح رذیلت ها برای توجیه رشد اقتصادی می گشایند!


◀️ افسانه زنبوران(the fable of bees) داستانی است پرداخته ماندویل (Bernard Mandeville, 1670 - 1733 ) که لب آن اثبات لزوم وجود رذیلت های اخلاقی فردی برای رشد اقتصادی است!!

◀️ماندویل یکی از فیلسوف هایی است که آدام اسمیت (پدر علم اقتصاد) سخت از او متاثر بود.

◀️در ادامه خلاصه ای از افسانه زنبوران را به نقل از کتاب  تاریخ عقاید اقتصادی، دکتر حسن شهید نورائی، می خوانیم:

"داستان کتاب ماجرای یک دسته زبور عسل است که مانند جامعه ی بشری تشکیل یافته است ، این زنبورها دو دسته اند : یک دسته کار میکنند ،خدمت مینمایند و بار میبرند ، دسته ی دیگر از خدمات کار و زحمات دسته ی اول استفاده مینمایند .
دسته ی اول زحمتکشان می باشند و دسته ی دوم انگل ها . دسته ی دوم مخصوصا از صنعتگران ، وکلای عدلیه ، اطبای بی سواد، وزاری فاسد و مختلس و مرتشی ،قضات فاسد و ناباب تشکیل میشود . وضع اینها را نویسنده چنان مینمایاند که خواننده به خوبی می فهمد مقصود اون انتقاد اوضاع اجتماعی زمان خود بوده است .  دسته ی اول روزگاری سیاه دارند و دسته ی دوم در ناز و نعمت غوطه ورند ، با این همه کندوی آنها رونق شایانی پیدا میکند و هر روز عسلشان زیادتر میشود و صاحب کندو از آنان راضی تر میگردد.
روزی در صدد برمیایند که متقی و پرهیزکار شوندو بساط زورگوئی را در نوردند، سفره استثمار را برچینند ، هر کس کار کند و بتناسب کار خود بهره بردارد،از آن روز ببعد رونق کند و از بین میرود، انحطاط دستگاه آغاز میشود زیرا جاه طلبی معنی پیدا نمیکند ، دیگر کسی میل و خواهشی ندارد، صنعت ، بازار خود را از دست میدهد ، تجارت دیگر مفهومی ندارد ، هنر خریدار پیدا نمیکند:
قیمت ها تنزل میکنند ، بیکاری روزافزون میشود. نتیجه اینکه به عبارت بهتر "عیوب افراد موجب خوشبختی عمومی است ""

✅و در ادامه تحلیل دکتر نورائی از این نظر:
◀️انتشار این رساله بدلایلی که حدس آن آسان است، شور وهیجانی در اذهان بوجود آورد.
از اینجاست که میبینیم یکی از عیوب اخلاقی انسانی - نفع پرستی – وارد علم اقتصاد میشود و از آن تاریخ ببعد اساس بعضی از نظریه های اقتصادی میگردد.
◀️بعقیده ماندویل نفع پرستی و خود پرستی یکی است و از این جهت مداح خود پرستی و خودخواهی میشود ولی درضمن بین منافع افراد نظمی در نظر میگیرد – زیرا به عقیده ی او تمام این منافع با هم سازگارند و این سازگاری و تناسب نظم طبیعت را تشکیل میدهد و به وجود می آورد که از نظم دولت مطلقا جداست. تا آن موقع متفکرین و فلاسفه تصور میکردند که زندگی انسان در جامعه یا برحسب اقتضای غریزه بشری است یا یک علت احساساتی دارد و یا قراردادی است ولی ماندویل این سه پایه را انکار میکند و اساس زندگی اجتماعی را بر نفع استوار میداند و در نتیجه اقتصاد را نه تنها از سیاست بلکه از اخلاق نیز جدا میکند و اصل "عیوب انسانی و رذایل بشری موجب سعادت اجتماعی است" را آیتی از مظاهر اراده ی الهی  به شمار می آورد.

نظر خودم:
✅ جای بحث درباره این نظریه شاز ( رذیلت های فردی، به فضیلت های اجتماعی منجر می شود) نیست و نیازی هم به آن نیست. مقصود از انتشار، شناخت پایه های عجیب تمدن توسعه خطی پایان ناپیداست. فقط توجه به این نکته مهم است که این دستگاه فکری، بنای علم جدید اقتصاد ( و مخصوصا نظام اقتصادی سرمایه داری) را ریخت و لذا نباید از جنایات اقتصادی روزافزونی که در حق ملت های مختلف می شود، تعجب کرد.

✅اگر در خوشبینانه ترین حالت رذیلت های اخلاقی، باعث افزایش تولید و طمع و در نتیجه مالیات شود و ملتی را ( که حاکمیتی قوی برای کنترل ناهنجاری ها و قانون گریزی ها دارد) خوشبخت کند، قطعا سایر ملت ها را نگون بخت خواهد کرد.

  • جواد غیاثی